ساقی

نذر کردم گر ازین غم بدر آیم روزی تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

ساقی

نذر کردم گر ازین غم بدر آیم روزی تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

به شوق آمدنت...

 

 

 

ای ناگهان ترازهمه اتفاق ها!

پایان خوب قصه تلخ فراق ها!

یک جا به شوق آمدنت بازمی شوند

درهای نیمه بازتمام اتاق ها

یک لحظه بی حمایت توازستون عشق!

سر بازمی کنند ترک های طاق ها

بی دستگیری ات به کجا راه می برم؟

دراین  مسیرپرشده از باتلاق ها

بازآبهارمن!که به نوبت نشسته اند

درانتظاربرگ درختان،اجاق ها

ای وارث شکوه اساطیر!جلوه کن

تا کم شود ابهت پرطمطراق ها…

امیراکبرزاده
نظرات 2 + ارسال نظر
گل پسر شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:49

هیچکی نظر نداده؟
طفلی!!
ناراحت نباش درست می شه

[ بدون نام ] یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 17:31

ای ناگهان ترازهمه اتفاق ها!

پایان خوب قصه تلخ فراق ها!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد