آرزو
بچه که بودم گفتم جهان راتغییرخواهم داد.
بزرگترکه شدم،گفتم جهان خیلی بزرگ است کشورم راتغییر خواهم داد.به سن جوانی که رسیدم،گفتم کشورم خیلی بزرگ است،محله ام راتغییر دهم.به سن میانسالی که رسیدم گفتم خانواده ام راتغییردهم وآخرهمه گفتم خودم راتغییرخواهم داد. حالاکه دیدم عمرم روبه پایان است فهمیده ام اگر ازخودم شروع کرده بودم می توانستم جهانی رادگرگون سازم.
ماهی های بزرگ
دومرد درکناردریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند.یکی ازآنها ماهیگیرماهر وباتجربه ای بود
امادیگری ماهیگیری نمی دانست.هربارکه مردباتجربه یک ماهی بزرگ می گرفت، آنرا درظرف یخی که کناردستش بودمی انداخت تاماهی هاتازه بمانند.اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دریاچه پرتاب می کرد.
ماهیگیرباتجربه ازاین که می دیدآن مردچگونه ماهی هاراازدست می دهد بسیارمتعجب بود. پس ازمدتی ازاوپرسید:چراماهی های به این بزرگی رابه دریاچه پرتاب می کنی؟
مردجواب داد:آخرتابه من کوچک است.
گاهی مانیزمانند این مرد،شغل های بزرگ،رویاهای بزرگ وفرصت های بزرگ که خدا به ما ارزانی می دارد راقبول نمی کنیم.مابه مردی که تنها نیازش،تهیه یک تابه ی بزرگتربود می خندیم،اماتنها نیازمانیز،آن است که ایمانمان راافزایش دهیم.خداوندهیچ گاه چیزی راکه شایسته آن نباشی به تونمی دهد،این بدان معناست که بااعتماد به نفس کامل،ازآنچه خداوند بر سرراهت قرارمی دهد استفاده کنی.
هیچ چیزبرای خداغیرممکن نیست
با سلام خدمت شما دوست و همکار گرامی از شما تقاضا دارم که از وب بنده دیدن کنید و ما را از نقص های آن با خبر سازید در صورت تمایل با هم تبادل لینک داشته باشیم.
با تشکر مدیریت عصر کامپیوتر
www.IP3.blogfa.com
با سلام خدمت شما دوست و همکار گرامی از شما تقاضا دارم که از وب بنده دیدن کنید و ما را از نقص های آن با خبر سازید در صورت تمایل با هم تبادل لینک داشته باشیم.
با تشکر مدیریت عصر کامپیوتر
www.IP3.blogfa.com