ساقی

نذر کردم گر ازین غم بدر آیم روزی تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

ساقی

نذر کردم گر ازین غم بدر آیم روزی تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

ماه سرور

 

 

حسین سلطان عشق، عباس ساقی عشق، زینب شاهد عشق و سجاد راوی عشق. کاروان عشق در راه است و خود "عشق" نیمه شعبان خواهد آمد... اعیاد شعبانیه مبارک 

داستانک

 

آرزو 

بچه که بودم گفتم جهان راتغییرخواهم داد.

بزرگترکه شدم،گفتم جهان خیلی بزرگ است کشورم راتغییر خواهم داد.به سن جوانی که رسیدم،گفتم کشورم خیلی بزرگ است،محله ام راتغییر دهم.به سن میانسالی که رسیدم گفتم خانواده ام راتغییردهم وآخرهمه گفتم خودم راتغییرخواهم داد. حالاکه دیدم عمرم روبه پایان است فهمیده ام اگر ازخودم شروع کرده بودم می توانستم جهانی رادگرگون سازم.

ماهی های بزرگ

دومرد درکناردریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند.یکی ازآنها ماهیگیرماهر وباتجربه ای بود

امادیگری ماهیگیری نمی دانست.هربارکه مردباتجربه یک ماهی بزرگ می گرفت، آنرا درظرف یخی که کناردستش بودمی انداخت تاماهی هاتازه بمانند.اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دریاچه پرتاب می کرد.

ماهیگیرباتجربه ازاین که می دیدآن مردچگونه ماهی هاراازدست می دهد بسیارمتعجب بود. پس ازمدتی ازاوپرسید:چراماهی های به این بزرگی رابه دریاچه پرتاب می کنی؟

مردجواب داد:آخرتابه من کوچک است.

گاهی مانیزمانند این مرد،شغل های بزرگ،رویاهای بزرگ وفرصت های بزرگ که خدا به ما ارزانی می دارد راقبول نمی کنیم.مابه مردی که تنها نیازش،تهیه یک تابه ی بزرگتربود می خندیم،اماتنها نیازمانیز،آن است که ایمانمان راافزایش دهیم.خداوندهیچ گاه چیزی راکه شایسته آن نباشی به تونمی دهد،این بدان معناست که بااعتماد به نفس کامل،ازآنچه خداوند بر سرراهت قرارمی دهد استفاده کنی.

هیچ چیزبرای خداغیرممکن نیست

روزپدر

 

پیامبر اکرم (ص):

اگرتمام درختان قلم وتمام دریا ها مرکب وتمام جنیان حساب گروتمام انسان ها نویسنده شوند نمی توانند فضائل علی بن ابیطالب را به حساب آورند.  

 

 

 

پدرم راه تمام زندگیست ، 

 پدرم دلخوشی همیشگیست .  

روزت مبارک باباجون

خدایا چرا من؟

روزی یک قهرمان مشهورتنیس به خاطرخون آلوده ای که درجریان یک عمل جراحی دریافت کرد به بیماری ایدز مبتلا شد ودربسترمرگ افتاد.اوازسراسردنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت می کرد.یکی ازطرفدارانش نوشته بود:چراخدا تورا برای چنین بیماری دردناکی انتخاب کرد؟ او درپاسخش نوشت :دردنیا 50میلیون کودک بازی تنیس را آغاز میکنند.5 میلیون نفر یادمی گیرند چگونه تنیس بازی کنند.500هزارنفرتنیس رادرسطح حرفه ای یاد می گیرند.50 نفر به مسابقات جهانی راه پیدا می کنند.4 نفر به نیمه نهایی می رسند و2 نفردر فینال ...

وآن هنگام که جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم هرگزنگفتم: خدایا چرا من ؟

وامروز هم که ازاین بیماری رنج می برم نیزنمی گویم : خدایا چرا من ؟

گفت وگو باخدا

 

گفتم: چقدراحساس تنهایی می کنم ...!

گفت:من که نزدیکم(بقره-186)

گفتم :توهمیشه نزدیکی ،من دورم...کاش می شد به تونزدیک شوم...

گفت:هرصبح وعصرپروردگارت راپیش خودت،باخوف وتضرع وبا صدای آهسته یادکن (اعراف-205)

گفتم: این هم توفیق می خواهد!

گفت: دوست ندارید خداشما راببخشد؟!(نور-22)

گفتم: معلوم است که دوست دارم مراببخشی...!

گفت: پس ازخدابخواهید شما راببخشد وبعد توبه کنید(هود-90)

گفتم: بااین همه گناه، آخرچکار می توانم بکنم؟

گفت: مگرنمی دانید خداست که توبه راازبندگانش قبول می کند؟!( توبه-104)

گفتم: دیگرروی توبه ندارم...

گفت: خداعزیزودانا است، اوآمرزنده گناه است وپذیرنده توبه(غافر-32)

گفتم: بااین همه گناه برای کدام گناه توبه کنم ؟

گفت: خداهمه ی گناه هارا می بخشد( زمر-53)

گفتم: یعنی باز بیایم؟ بازمن رامی بخشی؟

گفت: به جزخدا کیست که گناهان راببخشد؟( آل عمران-135)

گفتم: نمی دانم چراهمیشه درمقابل این کلام کم می آورم! آتشم می زند، ذوبم می کند ،عاشق میشوم!... توبه می کنم

گفت: خداهم توبه کنندگان وهم آن هایی که پاک هستند رادوست دارد( بقره-222)

ناخواسته گفتم: الهی وربی من لی غیرک

گفت: خدا برای بنده اش کافی نیست؟(زمر-36)

 گفتم: دربرابراین همه مهربانیت چه کارمی توانم بکنم؟  

  

گفت: ای مومنین خدا رازیاد یاد کنید وصبح وشب تسبیحش کنید اوکسی هست که خودو فرشته هایش برشما درود ورحمت می فرستند تاشما را ازتاریکی هابه سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مومنین مهربان است.(احزاب-41-43)